طرح «توسعه فرهنگ عفاف» شورای عالی انقلاب فرهنگی چه بود؟
لبی
حلقههای مفقود حجاب 2
منبع:http://www.whc.ir
حلقههای مفقوده
در حالی که فرهنگ عمومی جامعه دارای معضلات عدیدهای از جمله بدحجابی است، واکنش مسئولان کشور، از فرهنگی گرفته تا اجرایی و از نیروهای موسوم به ارزشی و اصولگرا گرفته تا اصلاح طلبان، طبق معمول، ایراد سخنرانی و موضعگیری کلامی است که گاه تنها منشأ سیاسی دارد و گاه به دلیل اختلافات ریشهای در دیدگاهها، متناقض میباشد. به این عبارات توجه کنید:تنها راه حل، کار فرهنگی است؛ باید ضرورت حجاب را برای جوانان تبیین کنیم؛ الگوسازی، مهمترین کار است؛ تنها راه، بازگشت به ارزشهای اصیل اسلامی است؛ باید از برخوردهای سرکوبگرانه پرهیز شود؛ باید جوانان را درک کنیم؛ مشکلات فرهنگی، ریشه در فقر اقتصادی دارند؛ سیاستهای گذشته ما را به اینجا رسانده است. و بسیاری عبارات دیگر که هرچند هر کدام بخشی از حقیقت را در خود دارند، اما بسیاری کلی، تکراری، غیر کاربردی و غیر عملیاتی هستند و متأسفانه ترجیع بند سخنان همه مسئولین نیز میباشند.
یک نمونه از این نوع موضعگیریها، تابستان امسال در مجلس شورای اسلامی رخ داد. طرحی با عنوان تدوین آییننامه حجاب و پوشش در کمسیون فرهنگی مجلس مطرح شد که به شدت مورد توجه نشریات و خبرگزاریها قرار گرفت و واکنشهای فراوانی را برانگیخت. برخی از آن استقبال کردند و این طرح را موجب قانونمند شدن برخوردهای نیروی انتظامی دانستند و بسیاری دیگر، آن را غیر ضروری و عاملی برای ایجاد محدودیتهای جدیدی عنوان کردند که نیروی انتظامی شروع کرده بود.
شایق، نماینده مجلس در پاسخ به خبرنگار مجله «حوراء» در مورد طرح آیین نامه حجاب میگوید: «این طرح تنها در کمیسیون فرهنگی مطرح شد و حتی وارد صحن مجلس نیز نشد، زیرا چندان نتوانست حمایت نمایندگان را جلب کند.»
او در مورد علت مهجور ماندن طرح عنوان میکند که ما در بحث حجاب از لحاظ قانونی مشکلی نداریم و باید نقش نظارتی خود را بر دستگاههای فرهنگی مثل وزارت ارشاد و یا سازمان تبلیغات اسلامی تقویت کنیم و همچنین باید به دنبال ریشه مشکلات فرهنگی جامعه باشیم، زیرا بدحجابی، معلول عوامل دیگری از قبیل فقر و فساد و از همه مهمتر، تبعیض است.
البته هر کدام از نمایندگان دلیل و راه حلی متفاوت برای مسئله عنوان کردند، اما مشکل اینجاست که اندیشمندان، متولیان فرهنگ جامعه و حتی دستگاههای فرهنگی که وظیفه آنها حل اینگونه مشکلات است، نیز، دستاوردی نداشتهاند.
گویا هشت سال قبل طرحی با عنوان «توسعه فرهنگ عفاف» در شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس پژوهشها به تصویب رسیده است که صرف نظر از محتوای آن، متأسفانه هیچ گاه به مرحله اجرا نرسیده است. منیره نوبخت، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان تأکید میکند که اگر همه دستگاهها بر اساس اصول و مبانی مشخص شده در مصوبه وظایف خود را انجام میدادند، ما دیگر امروز با مشکل بدحجابی روبهرو نبودیم. او در ادامه میافزاید: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، جلسات متعددی با نمایندگان دستگاههای اجرایی مختلف؛ از جمله: وزارت علوم، آموزش و پرورش، کار و بهداشت، داشته است که در این جلسات آیین نامههایی برای نحوه اجرای بندهای مصوبه «توسعه فرهنگ عفاف» به تصویب رسیده است.
وی همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله «حوراء» در مورد اجرا نشدن این مصوبه میگوید: «هرچند مصوبات این شورا به امضای رئیس جمهور میرسد و برای سایر دستگاهها لازم الاجراست، اما به دلایلی این مصوبه اجرا نشد که یکی از مهمترین آنها، غلبه فضای سیاسی بر فضای فرهنگی در دستگاههای اجرایی در هشت سال گذشته بوده است.»
وی با اظهار تأسف از انجام کارهای مقطعی و نپخته و بینتیجه در زمینه حجاب، تأکید میکند که تنها یک درصد از بدحجابیها با اعمال مجازات از بین میرود و مابقی نیاز به کار فرهنگی دارد.
متأسفانه متن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان میدهد مسئولین فرهنگی همچنان گرفتار کلی گویی و تکرار بدیهیات هستند. عملیاتی شدن طرح به عهده شورای فرهنگی اجتماعی زنان نهاده شده، اما نباید فراموش کرد که بازگرداندن عفت عمومی جامعه به سطح مطلوب، در کنار حفظ حداقل مورد نیاز، با توجه به تجربیات گذشته ما در کشور، به سادگی میسّر نیست. ما در برخورد با این معضل اجتماعی که زیر مجموعهای از ناهنجاریهای اجتماعی محسوب میشود، در چهار مرحله با مشکل روبهرو هستیم:
1. دستیابی به یک تحلیل دقیق از شرایط جامعه، برآورد نیازهای مختلف فرهنگی جامعه، تعیین اولویتها و تعیین عوامل فرهنگساز در جامعه؛
2. ترسیم یک فضای ایدهآل با احتساب تمامی شرایط داخلی و خارجی مؤثر بر جامعه بر مبنای فقه پویای اسلامی و روح حاکم بر قوانین اسلام و بهدور از هژمونی فرهنگ غالب جهانی؛
3. ارائه یک طرح عملیاتی برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین شده در مرحله دوم؛
4. اجرای کامل و بدون اعمال سلیقههای گوناگون که با تعویض مدیران اجرایی معمولاً اتفاق میافتد.
برای رسیدن به این مهم، باید جمعی از نخبگان کشور از طیفهای مختلف فکری که همگرایی لازم را در اصول اولیه داشته باشند ـ در قالب یک گروه قدرتمند پژوهشی ـ تحت حمایت ویژه یکی از دستگاههای فرهنگی کشور مشغول کار شوند و نتایج پژوهشهای عملیاتی شده آنان نیز برای کلیه دستگاههای اجرایی لازم الاجرا باشد.
اصول و مبانی گسترش فرهنگ عفاف
در مسئله گسترش فرهنگ عفاف و حجاب باید روشهای اجرایی دستگاههای مختلف در اهتمام به تقویت عفاف و حجاب، منطقی، جامع، هماهنگ و تابع یک سلسله اصول و مبانی باشد. این اصول و مبانی عبارتاند از:1) عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقواست. بنابراین برای تقویت آن باید در درجه اول، به تحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی جامعه که در حکم روح و ریشه و اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود.
2) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است به تحکیم ارزشها و مفاهیم اخلاقی خاصی؛ از قبیل: شرم و حیا و آزرم و غیرت که با عفاف و حجاب رابطه نزدیک و با واسطه دارند و خود از ثمرات ایمان و تقوا محسوب میشوند و نیز به آموزش احکام شرعیِ مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یکدیگر در جامعه و خانواده، توجه کافی مبذول شود.
3) توضیح و تبیین دائمی فلسفه و فواید عفاف و حجاب در زندگی فردی و اجتماعی و بیان آثار و نتایج سوء عدم رعایت عفافت و حجاب، امری ضروری است.
4) عفاف و حجاب یک امر تربیتی خانواده است و تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اندیشه و روح افراد، نقش اصلی و عمده را ایفا میکند.
5) لازم است توجه عموم افراد، خصوصاً جوانان به نقش عفاف و حجاب در ایجاد هویت فرهنگی و ملی مستقل برای کشور و ملت، و همچنین به آثار مثبت سیاسی این استقلال، جلب، و مقاصد دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی را که خود یکی از راههای تهاجم فرهنگی است، با ذکر شواهد و نمونههای تاریخی، تشریح نمود.
6) ضروری است به ریشهها و زمینههای اجتماعی و اقتصادی ضعف عفاف و حجاب از قبیل روحیه اشرافیگری و تجمل پرستی از یک سو و فقر و استیصال مادی از سوی دیگر و نیز دشواریهای موجود بر سر راه ازدواج شرعی و قانونی و تشکیل خانواده، توجه شود و با مبارزه و مقابله با این ریشهها و انگیزهها، موجبات ترویج و توسعه عفاف و حجاب فراهم شود.
7) در توسعه و ترویج عفاف و حجاب باید بر فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و تبلیغی تأکید شده، سعی شود فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه و محیط به نحوی ساخته شود که افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند و بدان عادت کنند و از کارهایی که موجب بدبینی به اسلام و نظام اسلامی گردد، پرهیز شود.
8) در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت آنان فراموش شود، بلکه باید عفاف و حجاب به عنوان امری که به هر دو جنس زن و مرد مربوط میشود، تلقی شود.
9) لازم است در معرفی اسوهها و الگوها در جامعه، به عفاف و حجاب به عنوان یک ارزش، عنایت کافی شود و در تبلیغات و نیز در آثار ادبی و هنری، شأن و منزلت انسانی زنان و ارزش حجاب مورد توجه قرار گیرد.
10) تبلیغ عفاف و حجاب باید چنان باشد که موجب بدآموزی و اشاعه فحشا نشود و در این زمینه، باید مقتضیات سنی، روحی و فرهنگی مخاطبان مورد توجه قرار گیرد.
11) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است میان فعالیتهای فرهنگی، ارشادی و اجرایی، همسویی و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامهها و اقدامات انجام شده بهصورتی مستمر مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد.
12) در تبلیغ و ترویج عفاف و حجاب باید بیشتر به جنبههای مثبت تکیه شود و شیوهها و طرز بیان دوستانه و مؤدبانه به کار گرفته شود و واکنش در برابر عدم رعایت عفاف و بیحجابی، باید تابع مقررات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانتآمیز خودداری شود.
13) مدیران و مسئولان باید از آگاهی و حساسیت لازم راجع به مسئله عفاف و حجاب برخوردار باشند و مخصوصاً باید به آموزش صحیح مجریانِ تبلیغ و پاسداری از عفاف و حجاب اولویت داده نشود.
14) در شهر سازی و معماری باید فرهنگ عفاف و حجاب مد نظر قرار گیرد و محیط کار و نوع برنامهها و استفاده از وسایل و امکانات به نحوی باشد که خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد شود.
15) در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید به نوع کار و شرایط و مقتضیات محیط زندگی و خصوصیات اقلیمی و سنتها و آداب محلی و منطقهای مربوط به لباس و پوشش، با رعایت اصل حکم فقهی حجاب، توجه شود و ضمن قائل شدن حرمت و احترام برای چادر به عنوان کاملترین و رایجترین نوع حجاب و تشویق آن به دور از افراط و تفریط، از الزام همگان به استفاده از یک نوع رنگ و شکل خاص خودداری شود. (مراکز اداری، آموزشی و درمانی تابع ضوابط خاص خود میباشند).
16) به موازات اهتمام به عفاف و حجاب و تبلیغ و ترویج آن، باید تدابیری اتخاذ شود تا چادر و انواع لباسهایی که استفاده از آنها لازمه رعایت عفاف و حجاب است، به آسانی و با هزینهای معقول و منطقی قابل تأمین باشد.
این اصول در شانزده بند در جلسه 413 مورخ 14/11/76 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}